بازدید امروز : 277
بازدید دیروز : 141
ما پس از اینکه فهمیدیم در زندگی عمل به احکام شریعت جزیی از دین است و حتما باید اخلاقیات را هم وارد زندگی خود کنیم یعنی اینکه مراتب خودسازی را طی کنیم تا به هدفی که برامون مقرر شده برسیم حالا عاملی که باعث شه ما اون باور و انگیزه رو پیدا کنیم تا قدم در راه (خودسازی) بزاریم چیه؟
همانگونه که می دانید ، خود شناسی سر آغاز خود سازی است و تا انسان خودش را بدرستی نشناسد، تهذیب نفس برایش عملا ممکن نیست. خودسازی کار چندان آسانی نیست و سختی های فراوانی دارد که تنها با انگیزه ای بسیار قوی می توان این راه را پیمود و این انگیزه را خودشناسی تامین می کند.
البته این موضوع در جای خود دلایلی دارد که به برخی از آنها اشاره می نماییم.
اول. انسان از طریق خود شناسى به کرامت نفس و عظمت این خلقت بزرگ الهى و اهمیت روح آدمى که پرتوى از انوارالهى و نفحهاى از نفحات ربانى است پى مىبرد; آرى! درک مىکند که این گوهر گرانبها را نباید به ثمن و بهاى ناچیز فروخت و به آسانى از دست داد!
امیر المومنین علی (ع) در کلام بسیار حکیمانه ای فرموده است: کسی که کرامت و بزرگواری نفس خویش را بدرستی بشناسد ، آنقدر بدان مشغول می شود که تمام تمنیات دنیوی ، زرق و برق و لذتهای آن در نظر او بی رنگ و کم اهمیت جلوه می کند. چنین شخصی دیگر حاضر نمی شود که خود و ارزش های وجودی خود را در مقابل بهای ناچیز مال و مقام دنیوی معامله نماید. تنها کسانى خود را آلوده رذائل اخلاق مىکنند و گوهر پاک روح انسانى را به فساد و نابودى مىکشانند که از عظمت آن بىخبرند.
دوم: انسان با شناختخویشتن به خطرات هواى نفس و انگیزههاى شهوت و تضاد آنها با سعادت او پى مىبرد، و براى مقابله با آنها آماده مىشود.
بدیهى است کسى که خود را نشناسد از وجود این انگیزهها بىخبر مىماند و شبیه کسى است که گرداگرد او را دشمن گرفته، اما او از وجود آنان غافل و بىخبر است; طبیعى است که چنین کسى خود را آماده مقابله با دشمن نمىکند و سرانجام ضربات سنگینى از سوى دشمن دریافت مىدارد.
سوم: انسان با شناخت نفس خویش به استعدادهاى گوناگونى که براى پیشرفت و ترقى از سوى خداوند در وجود او نهفته شده است پى مىبرد و تشویق مىشود که براى پرورش این استعدادها بکوشد، و آنها را شکوفا سازد; گنجهاى درون جان خویش را استخراج کند و گوهر خود را هویدا سازد.
کسى که عارف به نفس خویش نیستبه انسانى مىماند که در جاى جاى خانه او گنجهاى پر قیمتى نهفته شده ولى او از آنها آگاهى ندارد، ممکن است از گرسنگى و تنگدستى در آن بمیرد، در حالى که در زیر پاى او گنجهایى است که هزاران نفر را سیر مىکند.
چهام: هر یک از مفاسد اخلاقى ریشههایى در درون جان انسان دارد، با خودشناسى، آن ریشهها شناخته مىشود، و درمان این دردهاى جانکاه را آسان مىسازد، و به این ترتیب راه وصول به تهذیب را در برابر انسان هموار مىکند.
شناخت نقائص و خرابی های وجود خود, عملا انسان را وارد خودسازی می کند, دو نوع نقیصه در نهاد ما ممکن است وجود داشته باشد: یکی نقیصه ای که خلقتی است و باید در طی حیات با رشد انسان به سوی کمال, جبران شود. انسان در هنگام تولد, کودک و در مرحله استعداد است و باید با طی مراحل رشد, در طول زندگی خود شکوفا شود و نیروهای خود را فعلیت بخشد و به کمال برسد.
نقیصه دیگر در اثر حرکت انحرافی انسان در مسیر زندگی ایجاد می شود. گمراهی, گناه و خطاهایی که انسان در طول زندگی خود انجام می دهد باعث محرومیت های فراوانی می شود که برای او زیان بار است و در آخرت نیز خسارت در پی خواهد داشت.
متاسفانه, به جز تربیت یافتگان مکتب انبیا و اولیای الهی, اکثر انسان ها, از هر دو ناحیه, دچار نقیصه و خرابی هستند. تمامی آموزه های دینی و به خصوص علم اخلاق اسلامی که منبع آن قرآن کریم و روایات معصومین(ع) است, متصدی بیان این نقائص و خرابی های اخلاقی و عملی انسان، ریشه یابی آنها, ارایه راهکارهای مشخص و موثر برای جبران آن و هدایت انسان به سوی سعادت است.
حوزه هایی از انسان که باید تکامل یابد و خرابی هایش جبران گردد, اجمالا عبارت است از: حوزه اندیشه, حوزه ایمان و اعتقادات دینی, حوزه اخلاق و عواطف دینی, حوزه اراده و انگیزه, حوزه عمل و عبودیت.
طالب کمال باید خود را در حوزه های یاد شده به دقت ارزیابی نماید و کمبودها و نقائص خود را بیابد و محرومیت های خود را بشناسد تا در مرحله خودسازی بتواند با رفع خرابی ها و نقائص به کمال و سعادت خود و قرب الهی دست باید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید